بسم الله الرحمن الرحیم
همکاری با خداوند متعال !
از اهل ذکری پرسیدند: راز این همه سفارش به صلوات واهمیت این ذکر شریف چیست؟" ایشان در پاسخ دقیقی گفتند: « اگر دقت کنید، هیچ کجا خداوند متعال، از انسان ها دعوت به همکاری با خودش نکرده است؛ جز در خصوص صلوات، که انسان های مومن را در کنار خودش وملائکه اش(درحلقه ی ذکر صلوات) نشانده، و همه را دعوت به این ذکر مقدس فرموده است:«ان الله وملائکته یصلون علی النبی یا ایهاالذین آمنوا صلوا علیه وسلموا تسلیما»!
چشمی بهتر از چشم برزخی!
حکایت "بانو امین" را شنیده اید؟ معروف است که ایشان را در خواب، در بهشت پرگلی دیده وپرسیده اند: آنجا چه چیز بیشتر به درد می خورد؟ ایشان در پاسخ گفته اند: «اگر می دانستم صلوات چه گنجی ست، تمام عمر صلوات می فرستادم». بینید عزیزان، بانو امین چشم برزخی داشتند، خیلی از اولیای خدا، از جمله آیت الله ناصری سلمه الله، این را گواهی داده اند؛ اما این حکایت ونظایر بسیار آن نشان می دهند که بسیاری از حقایق عالم و اسرار آخرت را با چشم برزخی هم نمی شود دید! پس باید چشم دیگری باز کنیم.*(ن.گ:پاورقی)
حکایات مشابه:
خیلی عجیب است که گزارش هایی مثل حکایت بانو امین را دائما از ارواح مختلف دیگر هم نقل می کنند، و حتما خود شما کتاب هایی در این زمینه خوانده اید.خود این جانب هم حداقل از سه نفر دیگر شنیده ام که هرکدام، یکی از علما یا یکی از ارواح مومن را در خواب دیده اند و همه همین را گفته اند که: دراین عالم هیچ چیز مثل صلوات اثر ندارد! یکی از آن ها مرحوم حجة الاسلام حسینی، امام جمعه ی سابق زرین شهر است که حقیقتا از مردان مرد روزگار واز عالمان عامل ومجاهد بود. ایشان هم (به نقل حجة الاسلام فرحزاد)، در عالم رویا ازشان پرسیده بودند: چه به درد آن عالم می خورد؟ درپاسخ، قریب به این مضمون گفته بودند: «هرچه می توانید صلوات بیاورید.» ...البته عرض کردم، نظیر این حکایات خیلی زیاد است، که برخی در کتاب ها ثبت شده، ومسلما صدها برابر آن نقل نشده است
حکایت بانو عزت سلطان زاده ی اصفهانی
دو سال پیش یکی از اقوام عزیز(:آقای مجید پرورش) تماس گرفت وگفت می خواهیم مسجدی را در چارباغ اصفهان تعمیر کنیم، و ازشما می خواهیم شعری برای کاشی های سردر این مسجد بسرایید که این سه ویژگی را داشته باشد:1. چون دراین مسجد فعالیت های قرآنی زیاد انجام می شود، اشاره به برنامه های قرآنی بشود2.عنایت ویژه ای از امام رضا علیه السلام در مورد این مسجد شده است وضمنا می خواهیم پرچمی از گنبد امام علیه السلام بیاوریم وبر گنبد مسجد نصب کنیم. 3.اما مطلب دیگر ، اسم خود بانی ست که می خواهیم در شعر بیاید؛ وضمنا حکایتی هم دارد (که حکایت مورد نظرماست):
نام بانی این مسجد: مرحومه" بانو عزت سلطان زاده" است؛ چند وقت قبل، ایشان به خواب یکی از مومنان می آیند و می گویند: من در اینجا مشکلاتی داشتم، اما از برکت این مسجد، که مردم شب ها می آیند و صلوات هایی[که] می فرستند، مشکلات من هم حل شده، و موقعیتم خوب است! (یعنی از میان همه ی آن عبادات، صلوات ها زودتر از همه تاثیر خودش را گذاشته است)
این بنایی ست که برنامه زقـــــــرآن دارد "فی بیوتٍ اَذِن الله"، زبنیـــــــــان دارد
قدر این خانه زفردوس برین افزون است یک کمان فاصله تا قبّه ی رحمان دارد
این مگر آینه ی نور علی نور خـــداست گنبدش پرچم سلطان خراســـان دارد
آری از دولت این مسجد و ذکر صلوات
بانی اش پیش خدا عزت سلطان دارد
...........................................................................................
*به نظر شما چه چشمی بهتروبینا تر از چشم برزخی ست؟ مسلما چشم غیب، یا همان "علم غیب"، به مراتب کامل تر ودقیق تر از چشم برزخی ست. خب این چشم غیب را چطور می توان به دست آورد؟ پاسخ این است که، دراین عالم، فقط وفقط یک پنجره ی شفاف به سوی عالم غیب باز شده است، وآن هم پنجره ی قرآن کریم وروایات شریف اهلبیت علیهم السلام است! اما مشکل این است که ما هروقت سراغ این پنجره می رویم، معمولا به خود پنجره و زیبایی های ظاهری ومعنوی آن نگاه می کنیم، توجه نداریم که این کلمات آسمانی، وسیله ای برای عبور از عالم مادی به سوی عالم غیب، ودقیقا مثل نردبانی ست که هرچه تدبر و تمسک عملی به آن بیشتر کنیم، بالاتر می رویم:"اقرأ وارقأ".... بله دوستان، هنگامی چشم غیبی ما باز می شود که هر آیه را با تمام وجود(با تمام وجود!) گوش دهیم و سپس فورا به عمل تبدیل کنیم. وقتی عمل کردیم، پس از مدتی مقاومت بر عمل، کم کم چشم جهان بین ما باز می شود، وحقایقی که معمولا بعدازمرگ فهمیده می شود را در همین جا خودمان می فهمیم و در مواردی هم عینا می بینیم. درواقع این آیات قران واحادیث،"آدرس های اخروی" ست. اگر عمل کنیم ودنبال آدرس برویم به مقصد می رسیم. اما اگر با تمام وجود عمل نکنیم، وفقط قرآن را بخوانیم، حتی اگر ظاهرا خیلی خوب هم بفهمیم و خوب هم تفسیر کنیم، ولی خوب عمل نکنیم، در واقع صرفا به خود پنجره نگاه کرده ایم، نه به چشم اندازهای بیرونی آن، و آنگاه، خود این قرآن برای ما حجاب می شود! واقعا ما که عمری ست این آیه ی الهی، ودعوت خداوند به همکاری را، مکررا خوانده وشنیده ام، آیا تاحالا باتمام جان لبیک گفته ایم؟ اصلا آیا تاحالا فکر کرده ایم که این آیه، یک دعوت مخصوص برای همکاری با خداوند است؟... (قرار مان: روزی 1000صلوات)